Saeed Barzin سعید برزین
سعیدبیوگرافی | پیوندها | تماس
 

تحریم به مثابه شلاق تنبیه

 

سه دهه پیش، زمانی که دیپلمات های امریکایی در تهران به گروگان گرفته شدند دولت امریکا اولین تحریم های خود را بر ایران تحمیل کرد.

امید واشنگتن این بود که به نحوی رفتار حکومت ایران را، بخصوص در روابط خارجی، تحت تاثیر قرار دهد.

 اکنون بعد از 33 سال، و در شرایطی که تحریم ها در دوران ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد به سطح بی سابقه ای رسیده اند، باید برای چندمین بار پرسید که ماهیت این تحریم ها چیست و آیا در جهت تغییر رفتار جمهوری اسلامی موثر بوده یا خیر؟

به طور کلی و به زبان سیاسی، تحریم به معنای اقدامات تنبیهی است که توسط یک یا چند کشور اعمال می‌شود برای تغییر رفتار یک کشور سوم که متهم به نقض اصول روابط بین‌المللی شده است.

تحریم محدودیت‌هایی را در روابط بین‌المللی بوجود میاورد. از جمله مبادلات تجاری، صدور مجوز مسافرت و فروش ادوات نظامی را هدف قرار میدهد.

طی پنجاه سال اخیر تحریم های مختلفی علیه دولت های آفریقای جنوبی، زیمبابوه، عراق، لیبی، کوبا، برمه، هند و سودان اعمال شده است.

 

تأثیر تحریم ها چیست؟

در مورد میزان موفقیت تحریم ها در کشورهای مختلف جهان توافق نظر وجود ندارد. برخی کارشناسان معتقدند که تحریم های چند دهه اخیر نشان میدهد که رابطه مستقیمی بین تحریم و تغییر رفتار کشور تحریم شده وجود ندارد.

تحریم هرگز مانع اساسی برای تجارت و مبادلات اقتصادی نمی شود و کشور تحریم شده معمولاً می تواند انواع و اقسام راه‌های دور زدن تحریم ها را در بازار آزاد بین‌المللی پیدا کند. به عبارت دیگر، تحریم اصولا تاثیر قابل ملاحظه ای برای دست یابی به اهداف اعلام شده ندارد.

اما  گروهی دیگر از کارشناسان معتقدند که با اینکه تحریم ها صد در صد موفق نیستند اما موارد چند دهه اخیر نشان میدهد که بیش از یک سوم از تحریم ها در تغییر رفتار سیاسی و موقعیت کشور تحریم شده تأثیر داشته اند.

میزان موفقیت تحریم بستگی به موقعیت کشور تحریم شده، به لحاظ قدرت سیاسی، بنیه اقتصادی و شرایط اجتماعی، و همچنین شدت و مدت زمان تحریم و اتحاد جامعه جهانی در حفظ تحریم ها دارد.

در ارزیابی موقعیت ایران نیز همین دو استدلال متفاوت ارائه می شود. برخی ناظران و دست اندرکاران، و از جمله مقامات دولت ایرانی معتقدند که علی رغم تاثیراتی که تحریم ها گذاشته اند شرایط کلا به نفع جمهوری اسلامی چرخیده و ایران توانسته مشکلات ناشی از تحریم ها را حل کند و در برابر آنها مصون شود.

فاکتور مهمی که در این روند تاریخی به نفع جمهوری اسلامی عمل کرده وجود درآمد نفت و مهمتر از آن افزایش قیمت نفت (از حدود 20 دلار در دوران محمد خاتمی به بیش از 100 دلار در دوران محمود احمدی نژاد) بوده است که در نتیجه به افزایش بی سابقه درآمد نفتی و افزایش ذخایر ارزی (به حدود 80 میلیارد دلار بر اساس برآورد سازمان اطلاعاتی امریکا) انجامیده.

به اضافه، ابتکار و خلاقیت دستگاه ها و بنگاه های ایرانی در این زمینه موٍثر بوده اند و این موسسات توانسته اند تجارت و بازرگانی خود را از کشور های اروپایی به کشورهای غیر اروپایی، از جمله چین و هند و کره جنوبی، (که به تدریج بخش بزرگتری از تولید جهانی را در دست میگیرند) منتقل کنند و یا تولید ملی را به جای تولید خارجی بنشانند.

همچنین، معافیت هایی که خود دولت آمریکا مجبور شده برای برخی کشورها قائل شود و آنها را از تحریم مستثنا کند فرصت هایی را برای ایران ایجاد کرده است.

به همین خاطر گسترش همکاری جمهوری اسلامی با روسیه، چین و چند کشور در حال توسعه امکانات و فرصت های مشخصی را برای جمهوری اسلامی به وجود آورده است.

اما برخی دیگر از ناظرین و دست اندرکاران، به خصوص مقامات کشورهای تحریم کننده و مخالفین حکومت ایران معتقدند که تحریم ها فشار فزاینده ای بر اقتصاد ایران گذاشته اند.

از جمله اینکه، بین سپتامیر 2011 تا سپتامبر  2012، پول ملی ایران، یعنی ریال، حدود 50 درصد از ارزش خود را از دست داده است.

حتی اگر کاهش ارزش ریال را تا حدودی مربوط به سوء مدیریت دولت و سیاست‌های تورمی آن بدانیم، نمی توان مشکل بی اعتمادی عمومی و عامل روانی قضیه را که متأثر از تحریم هاست و به افزایش پس انداز های شخصی انجامیده به حساب نیاورد.

ایران عملاً دسترسی به نظام بین‌المللی بانکی نداشته و حتی مجبور شده تا در تجارت بین‌الملل از روش پایاپای و یا خرید با طلا استفاده کند.

بسیاری از شرکت های فراملیتی بازار ایران را ترک کرده‌ و بسیاری از شرکت های ایرانی یا کارمندان خود را بیکار کرده و یا عملاً تعطیل شده اند.

صادارت نفتی ایران در اواخر 2012 کاهش یافت (از حدود دو و نیم میلیون بشکه به 1.8 میلیون بشکه در روز) و تولید (از 4 میلیون به حدود 3 میلیون بشکه) افت داشت.

در شرایطی که 70 در صد درآمد دولت را درآمدهای نفتی تشکیل میدهد، این کاهش تولید و صادرات بدون تردید برسیاست های دولت و توانایی آن در حفظ خدمات جاری تأثیر می گذارد.

در ارزیابی تحریم ها نمی توان به جرات گفت که در نتیجه آنها اقتصاد ایران به زانو درآمده و یا اینکه جمهوری اسلامی را وادار کرده که سیاست های خود را تغییر دهد.

تا اواخر 2012 تحریم ها تاثیر مستقیمی بر اراده رجال و مقامات دولتی برای تجدید نظر در رفتار سیاسی خود، بخصوص در سیاست خارجی و از جمله تعطیل برنامه هسته ای و شناسایی اسرائیل، نداشته اند.

اما تحریم به مثابه شلاق تنبیه برای تغییر در رفتار آنچنان نیرومند هست که صدای آن در فضای سیاسی ایران شنیده شود.

حداقل قضیه این است که تحریم ها مشکلات قابل ملاحظه ای برای ایران ایجاد کرده و فرصت های فراوانی را برای پیشرفت و توسعه، احتمالا به ارزش صدها میلیارد دلار، از میان برده اند. فشار اقتصادی بر دوش مردم، بخصوص گروه های کم درآمد، سنگینی می کند.

و جدا از تاثیر اقتصادی، تحریم ها تاثیر سیاسی داشته اند. نگرانی و نارضایتی عمومی به خاطر مشکلات ناشی از آنها در میان طبقات مختلف مردم (از طبقات فرودست و متوسط گرفته تا تجار و بازاریان) به گوش می رسد.

وخیمتر از همه اینکه، ابزار تحریم همراه دیگر ابزارهای فشار امریکا، از جمله جنگ سرد و تشویق اجماع جهانی علیه ایران و منزوی ساختن جمهوری اسلامی در منطقه خاورمیانه، ترکیب به القوه خطرناکی را بوجود آورده که می تواند پیامد های غیر قابل پیش بینی به همراه داشته باشد.

 

تحریم های امریکا

تحریم ها قابل تفکیک به سه دسته میباشند. تحریم های یک‌جانبه امریکایی، تحریم های اروپایی و تحریم های سازمان ملل.

تحریم های آمریکا پس از گروگانگیری دیپلمات های امریکایی در انقلاب 1357 آغاز شدند و در دوران جنگ با عراق و سپس دوره ریاست هاشمی رفسنجانی و محمد خاتمی ادامه یافتند.

تنها در دوره خاتمی بود که برخی از تحریم ها کاهش پیدا کردند. اما در دوران محمود احمدی نژاد حوزه ومیزان تحریم ها به شکل بی سابقه ای افزایش یافتند و به فراگیرترین سطحی که علیه یک کشور اعمال می شود رسیدند.

تحریم های امریکا فراگیرند و از جمله موارد زیر را شامل میشوند: منع واردات و صادرات به ایران (به جز دارو و غذا)، منع سرمایه گذاری در ایران و منع فروش تسلیحات و لوازم مربوط به آن.

همچنین برخی افراد و بنگاه های ایرانی، از جمله شرکت های کشتیرانی و مقامات عالی رتبه دولتی، دارایی هایشان مسدود شده و ممنوع السفر میباشند.

شرکت های غیر امریکایی که در بخش انرژی ایران سرمایه گذاری کلان کنند و بانک هایی که وارد معامله با بانک مرکزی ایران و اشخاص تحریم شده شوند مشمول اقدامات تنبیهی می شوند.

 

تحریم های سازمان ملل

تحریم های سازمان ملل محدودتر است و فراگیری تحریم های امریکا را ندارد. این تحریم ها درسال 2006 و در دوران محمود احمدی نژاد به تصویب شورای امنیت رسیدند.

این تحریم ها مشخصا به برنامه هسته ای و سلاح های کشتار جمعی مربوط می شوند و بازرگانی با بخش غیر نظامی را در بر نمی گیرند و مربوط به مسائل اعتباری و بیمه نمی شوند.

برای کشورهای عضو، رعایت مصوبات شورای امنیت در قبال فعالیت در حوزه انرژی ایران اجباری نیست.

بر اساس این تحریم ها فروش تسلیحات نظامی، از جمله موارد مربوط به ساخت موشکهای بالستیکی غیر قانونی است و اموال برخی افراد ایرانی را مسدود و سفرشان را منع میکند.

همچنین، صادرات اسلحه از ایران را غیر قانونی می شمارد و به کشورهای عضو اجازه می دهد هواپیماها و کشتی های ایرانی را بازرسی کنند.

 

تحریم های اروپا

تحریم های اتحادیه اروپا در دوران محمود احمدی نژاد به مرحله اجرا درآمدند و سریعا به سطح تحریم های امریکا رسیدند.

اینها شامل ممنوعیت خرید نفت ایران، مسدود کردن اموال بانک مرکزی، محدودیت برای بانک های ایرانی و محدودیت در انتقال کالا به ایران هستند.

به اضافه، منع سرمایه گذاری در بخش انرژی و بیمه تانکرهای حامل نفت ایران را شامل میشوند.
استفاده بانک های ایرانی از شبکه جهانی بانکی و اعطاء وام به ایران و فروش هر نوع اسلحه و قطعات چند منظوره را منع میکنند.

همچنین شامل مسدود کردن اموال برخی افراد و شرکت های ایرانی، مانع رفت و آمد برخی مقامات ایرانی و محدودیت برای هواپیماها و کشتی های ایرانی در بنادر اروپایی میشوند.

1 ژانویه 2013 – 12 دی 1391